جدول جو
جدول جو

معنی سرمه کشی - جستجوی لغت در جدول جو

سرمه کشی
اکتحال
تصویری از سرمه کشی
تصویر سرمه کشی
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سرمه ای
تصویر سرمه ای
رنگ تیره مخلوط از سیاه و آبی، دارای چنین رنگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرمه کش
تصویر سرمه کش
کسی که سرمه به چشم بکشد، میلۀ باریکی که با آن سرمه به چشم می کشند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سیم کشی
تصویر سیم کشی
شغل و عمل سیم کش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قرعه کشی
تصویر قرعه کشی
عمل قرعه کشیدن، قرعه انداختن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سپه کشی
تصویر سپه کشی
لشکرکشی، شغل و عمل لشکرکش، فرماندهی لشکر، فرستادن لشکر، آدات و ادوات جنگی به جایی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اره کشی
تصویر اره کشی
شغل و عمل اره کش
فرهنگ فارسی عمید
(نَ / نُ)
سرمه زاینده. تولیدکننده سرمه. بوجودآورندۀ سرمه:
دیدۀ خورشید چشم درد همی داشت
از حسد خاک سرمه زای صفاهان.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
(طِ دَ)
به چشم سرمه ریختن
لغت نامه دهخدا
(نَ دَ / دِ کَ / کِ)
نرده کشیدن. عمل کشیدن نرده در مزارع برای منع ورود گاو و گوسفند در آن. (یادداشت مؤلف). محصور کردن جائی را با نرده های چوبین یا آهنین
لغت نامه دهخدا
(مُ دَ / دِ کَ / کَ)
بردن جنازه به گورستان. عمل مرده کش. رجوع به مرده کش شود:
از مرده رسم مرده کشی کس ندیده بود.
زاهد چرا ملازم نعش و جنازه است.
تأثیر (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(سِ کَ / کِ)
پهلوانی: امیری بود که به مردی و سپاه کشی کس از او بهتر نباشد. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(قُ عَ / عِ کَ / کِ)
عمل قرعه کشیدن
لغت نامه دهخدا
تصویری از سرمه یی
تصویر سرمه یی
برنگ سرمه رنگ آبی که به مقداری معین به سیاه مخلوط شده باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرمه کشیدن
تصویر سرمه کشیدن
سرمه مالیدن به چشمها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اره کشی
تصویر اره کشی
کاراره کش عمل و شغل اره کش با اره چیزی را قطع کردن
فرهنگ لغت هوشیار
شغل و عمل مرده کش حمل مردگان بگورستان: از مرده رسم مرده کشی کس ندیده بود زاهد چرا ملازم نعش و جنازه است ک (محسن تاثیر)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قرعه کشی
تصویر قرعه کشی
عمل قرعه کشیدن قرعه انداختن: قرعه کشی بلیطهای اعانه ملی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سپاه کشی
تصویر سپاه کشی
حرکت دادن سپاه، سالاری سپاه فرماندهی قشون
فرهنگ لغت هوشیار
کسی که به چشمهای خود سرمه کشیده باشد، آنکه چشمان دیگران را سرمه کشد، روشن کننده چشم بینایی دهنده، شب تاریک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نغمه کشی
تصویر نغمه کشی
نغمه پردازی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سپاه کشی
تصویر سپاه کشی
((~. کِ یا کَ))
حرکت دادن سپاه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سیم کشی
تصویر سیم کشی
((کِ))
عمل و شغل سیم کش، مجموعه سیم ها و کلید و پریزهایی که به کمک آن ها برق یا تلفن را به نقاط مختلف ساختمان یا دستگاه می رسانند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سیم کشی
تصویر سیم کشی
Wiry
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سیم کشی
تصویر سیم کشی
filiforme
دیکشنری فارسی به فرانسوی
پایان یافتن و انجام محاسبات یک فصل چرای دام و ترک گاو سرا
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از سیم کشی
تصویر سیم کشی
проволочный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سیم کشی
تصویر سیم کشی
drahtig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سیم کشی
تصویر سیم کشی
дротовий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از سیم کشی
تصویر سیم کشی
drutowy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از سیم کشی
تصویر سیم کشی
丝状的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از سیم کشی
تصویر سیم کشی
fibroso
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از سیم کشی
تصویر سیم کشی
filamentoso
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از سیم کشی
تصویر سیم کشی
fibroso
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از سیم کشی
تصویر سیم کشی
draadachtig
دیکشنری فارسی به هلندی